شناسنامه ایثارجهادگر شهید حمید فتی
تاریخ تولد : ۱۳۴۱
تاریخ شهادت محل شهادت مدفن
۶۰/۹/۲۳ بستان دارالسلام
زندگینامه شهید حمید فتی
بسم الله الرحمن الرحیم
شهید حمید فتی در تاریخ ۲۱ آذر ماه یکهزار و سیصد و چهل و یک در خانه ای محقر با زندگی مستضعفانه متولد گشت پس از دوران کودکی تحصیلات ابتدایی خود را در دبستان ۲۲ بهمن گذارنید . سپس دوران تحصیل راهنمایی خود را که با فراگیری مسائل دین توأم بود ادامه داد و در همین حال قبل از پیروزی انقلاب فعالیتها مؤثر از قبیل پخش اعلامیه و تشکیل جلسه در منازل و مدرسه می داد قبل از پیروزی انقلاب قصد فراگرفتن علوم دینیه را داشت که بعداً چون فکرکرد که بیشتر می تواند به انقلاب کمک کند . از دروس دینیه صرف نظر کرد و جهت کارایی بیشتر به شغل جوشکاری (فنی) پرداخت حمید در زندگی خود به بیچارگان تا آنجائیکه از دستش برمی آمد کمک میکرد بسیج کار خود را شروع کرد خود را به آنجا معرفی و خدمت میکرد و اکثر اوقات تابستان را به کمک زارعین که بدعوت جهاد سازندگی جهت جمع اوری حاصل بود می پرداخت پس از چند روزی که از جنگ گذشت حمید خود را جهت اعزام به جبهه به جهاد سازندگی معرفی کرد و مصراً درخواست اعزام به جبهه میکرد تا اینکه جهاد ناچاراً او را برای مدت ۲ ماه اعزام کرد بعد از مراجعت مجدداً در اثر اصرار زیاد برای ۳ ماه برای دومین دفعه به جبهه اعزام گردید چون در انجا زرنگ و دلسوز شناخته شد در پایان ۳ ماه زمان مراجعت حق ۵ نفر همکار را به ایشان دادند ولی چند روزی کاشان ماند . با مراجعه مکرر و پافشاری زیادی که کرد جهادسازندگی کاشان از اعزام ایشان به جبهه خودداری نمود چون علاقه زیادی به جبهه رفتن و کار کردن داشت مأیوسانه به اصفهان رفت و با تضرع زیاد جهاد سازندگی اصفهان او را برای سومین دفعه به جبهه فرستاد در این زمان ۴ ماه از مرخصی استفاده نکرد و در نامه های خود می نوشت یا شهادت یا پیروزی کربلا ولی قرار بود که هفته دیگر به مرخصی اجبار یبرود که در تاریخ ۲۳/۹/۶۰ که مصادف با روز اربعین بود در جبهه بستان شربت شهادت نوشید از خصوصیات زندگی او کمتر در رختخواب می خوابید از غذاهای تازه کمتر استفاده می نمود سال قبل که میوه گران بود بر خود حرام کرده بود خود را همیشه در برابر رهبر و اسلام مسئول می دانست و بفامیل و دوستانش حتی پدر و مادرش همیشه توصیه یاری رهبر را می کرد و می گفت همه در برابر خدا و رسول مسئول هستیم کمتر با لباس نودیده می شد اکثراً با لباس کار خود بود در جبهه هم به شغل جوشکاری و احداث پل می پرداخت که در این راه جان خود را فدای اسلام و قرآن خود نمود.
والسلام
وصیت نامهشهید حمید فتی
بسم اله الرحمن الرحیم
من کوچکتر از ان هستم که به این ملت پیامم را برسانم اما پیامی دارم که آن به این ملت عزیز و شریف و شهیدپرور ایران است و آن اینست که تا آخرین نفس از اسلام و انقلاب و رهبر عالیقدر امام خمینی دفاع کنند تا پروزی نهایی و هر چه بیشتر منسجمتر شوند و پیامهای مبارک امام را به اجرا بگذارند و مانند مردم کوفه نشوند که دست از مسلم کشیدند و مسلم را به شهادت رساندند و این گروهکها ضد انقلاب را نگذارند به کارهای خود ادامه بدهند و این گروهکها بدانند که کار آنها بی فایده است و اسلام و روحانیت را نمی توانند شکست بدهند بیایند و در دامن اسلام پناهنده بشوند و این را بدانند که این ملت شهید داده و شهیدپرور ایران که با این نیروهای مسلح و ارگانهای مملکتی مستحکم شده اند نمی توانند آنان را از هم جدا ساخته و ضربه به اسلام بزنند اگرچه ابرقدرت های دنیا با اسلام و مسلمین می جنگند امام پیرزوی با اسلام است
پیامی به پدر و مادر عزیز و مهربانم که من را به اینجا رساندند و تقدیم اسلام کردند و در شهادت من غم و غصه و گریه ای نمی خواهم باشد و تازه خوشحال هم باشند چون شهادت دعوتی است به همه نسلها اگر می توانستی بمیران و اگر نمی توانی بمیر(دکتر علی شریعتی)تا این دشمنان اسلام باز هم پوزه شان به خاک مالیده شده باشد.اما از آن مقدار پولی که دارم خمس و زکاتش را پرداخته و همه را به بنیاد شهید بپردازید چون امام ما می گوید بنیاد شهید از همه بنیادها افضل تر است .
و از آن مقدار ابزار کاری که دارم به جهاد سازندگی بدهید تا از آن برای مستضعفان جهان استفاده شود . دیگر عرض ندارم.
از قول من سلام ملت شهیدپرور ایران را برسانید.
به امید پیروزی اسلام
حمیدفتی-جهاد سازندگی- مستقر در سوسنگرد