کانون سنگرسازان بی سنگر کاشان و آران بیدگل

شناسنامه ایثارجهادگر شهید رحمت اله جمالی

تاریخ تولد : ۱۳۳۷

تاریخ شهادت               محل شهادت                مدفن

۶۱/۵/۷                       آبادان                        نوش آباد

 

زندگینامه شهید رحمت اله جمالی

بسم الله الرحمن الرحیم

من المؤمنین رجال صدقو ما عاهد الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلو تبدیلا

ما در راه اسم این هدف مقدس از شهادت نور چشمانمان هراس نداریم (امام خمینی)

فرشتگان وحی با آوای ملکوتی خود چهره عاشقان حق را روشن نمودند و آنان را به سوی خدای بزرگ دعوت کردند آنان نیز با ضمیری پاک و قلبی آگاه روانه راه گشتند. آنگاه که فروغ خورشید رو به ضعف می رفت زردی نورش در شامگاهان انسان را بیاد شهادت حماسه و عشق می انداخت و خاطره خون و شمشیر را تجدید می نمود . در آن موقع جوانان اینچنین که قلم از وصف آنها ناتوان است همچون پروانه ای به دور شمع می گشتند و شاداب و خندان یاران خود را نیز دعوت می کردند ولی بناگاه تیری از طرف مزدوران بیگانه و خفاش صفتان شب بسوی آنان آمد و چون گل آنها را پرپر نمود و خونشان زمین گرم خوزستان را رنگین نمود ، برادران ، انسان نمیداند از کجا و از چه نقطه ای شروع کند و چطور رشادتها و حماسه ها را بر روی کاغذ بیاورد و چطور شهادت چنین فرزندانی پاک سیرت را تبریک گوید ، انها رفتند به حیات ابدی قدم برداشتند که براستی چه سعادتمند گشتند آری جباران و ددمنشان صحنه تاریخ طاقت پیشرفت اسلام را ندارند . آنان هیچگاه نمی توانند از مطالع دنیوی خود چشم بپوشند و لذا با تمام وجود بسوی کاروان حق که تنها هدفش ایجاد عدل و عدالت است حمله ور می شوند و چنین پاکبازی را از ما می گیرند .

جهادگر شهید رحمت اله جمالی در سال ۱۳۳۷ در زمانی که ظلم و ستم تمام نقاط کشور عزیزمان ایران اسلامی را فرا گرفته بود در یک خانواده ای حقیر و مستضعف در شهرک نوش آباد پا به عرصه حیات نهاد .

سالهای کودکی خود را در دامان مادری مهربان و پدری زحمتکش سپری می کرد و در سن شش سالگی راهی مدرسه شد . شهید رحمت اله جمالی دوران ابتدایی را در دبستان محتشم نوش آباد بپایان رسانید ، و در همان زمان علاقه وافری به قرآن و نماز نشان می داد  پس از دوران ابتدائی شهید راهی تهران شد و در تهران نیز دو سال راهنمائی را سپری نمودتا اینکه با کمبو مالی خانواده خود مواجه شد و از ادامه دادن آن صرف نظر کرد و برای اینکه کمکی به خانواده خود کند در سن ۱۴ سالگی بود که به کار پرداخت و در طول ۴ سال به شغل جوشکاری مشغول بود تا اینکه دوران خدمت سربازی شهید در دوران طاغوت فرا رسید و به علت داشتن اخلاق خوب و اسلامیش دوستان بسیاری را به سوی خود جلب کرده بود .

قسمتی از دوران سربازی شهید مواجه شد با شور و قیام و انقلاب مردم مبارز و مسلمان ایران و از زمانی که قلب تپنده امت و حامی مستضعفین جهان امام خمینی دستور داده بود که از سربازخانه ها و پایگاه های خود فرار کنید وی از اشخاص انقلابی بود که همراه با اسلحه خود به فرمان رهبر خویش لبیک گفته و پا به فرار گذاشت و مبارزات خود را علیه رژیم ملعون دست نشانده امریکا ادامه داد تا اینکه انقلاب اسلامی ایران در ۲۲ بهمن سال ۵۸ به پیروزی نهایی رسید و باز به فرموده امام خود راهی خدمت مقدس سربازی شد و آن را به اتمام رسانید .

شهید یکی از افراد جامعه ای بود که دلسوزانه برای امت مستضعف خود خدمت م یکرد و چون می خواست خدمت خود را بیشتر کند در جهاد سازندگی کاشان مشغول به خدمت شد . شهید گذشته از خدمت در جهاد سازندگی مسئولت کتابخانه شهید سروی را نیز به عهده داشت و شبها وقت خواب خود را در کتابخانه به نظم و ترتیب دادن کتابها و کارهای متابخانه می پرداخت .

ب شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران وی با درخواست خود از طرف جهاد سازندگی به جبهه آبادان اعزام شد و به مدت ۳ ماه در آنجا به خدمت پرداخت و باز به کاشان آمد و چند ماهی در جهاد سازندگی به کار خود ادامه داد و دوباره داوطلبانه در منطقه جنگی کردستان به مدت ۴ ماه با گروهکهای ضد انقلاب داخلی ایران مشغول نبرد بود و بعد از پایان این خدمت نیز به کاشان آمد و چند روزی بیش طول نکشید که ناگهان تصمیم گرفت که در عملیات رمضان المبارک شرکت کند .

در آغاز حمله رمضان خانواده شهید جمالی دو فرزند خود را که در واقع فرزند انقلاب بودند راهی نبرد حق علیه باطل نمود و شهید رحمت اله جمالی با برادرش به آن سرزمین خون و شهادت عازم گشتند و در آغاز آن نمازهای طولانی اش و دعاهای پرمحتوایش که در موقع دعای توسل با برادران می خواند چنان خود را از یاد می بد و به معبودش نزدیک می شد . و صورتی دیگر می گرفت که این حالتش مشخص کننده آن بود که چنین سعادتی نصیبش می گردد . آری در این حمله بود که یکی از دو برادران به درجه رفیع شهادت نائل امد و به خیل شهیدان پیوست و به ندای هل من ناصر من ینصرنی اما م که همان ندای امام حسین است لبیک گفت .

خدایا از تو عاجزانه م یخواهیم که ما را ادامه دهنده راه شهیدان گلگون کفن قرار بده .

خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار

از عمر ما بکاه و به عمر او بیفزا

خدایا خدایا ترا به جان زهرا رزمندگان ما را

نصرت و یاری فرما

انجمن اسلامی نوش آباد

شهید رحمت اله جمالی

وصیت نامه شهید

بسمه تعالی

یا ایها الذین امنو هل ادلکم علی تجاره تنجیکم من عذاب الیم تؤمنن با الله و رسوله و تجاهدون فی سبیل الله باموالکم و انفسکم ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون

ای کسانی که ایمان آورده اید آیا راهنمائیتان کنم شما را به تجارتی که شما را از عذاب دردناک نجات دهد ایمان بیاورید به خدا و پیامبران او جهاد کنید در راه خدا با اموالتان و با جانتان که این کار برای شما بهتر است اگر اگاه باشید.

پیام مرا بشنوید پیام خونرنگم را بشنوید ابتدا درود به امامان و پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) و درود بر رهبر انقلاب اسلامی و امام امت . پیام من به رهبر انقلاب این است که ما در جبهه های اسلام علیه کفر با مزدوران آمریکا و شوروی و قدرتهای ستمگر دیگر که متحداً  با ما به جنگ برخاسته اند و به جنوب و غرب و دیگر مناطق کشور اسلامی ما را به ویرانی کشیده اند و با سلاح الله اکبر و لا اله الا الله می جنگیم و تخصص هم نداریم و تنها به عشق پیروزی اسلام و شهادت در راه خدا به این جنگ نابرابر و خلاف تخصص وارد شده ایم و هیچ باکی هم از دشمن نداریم و از شما می خواهیم که برای ما استغفار کنی .

پیامی نیز به رزمندگان : که مبادا بین شما اختلاف ایجاد کنند مبادا بگویند پاسدار چیست که اگر پاسدار نبود کشور هم نبود مبادا بگویند ارتش چیست که اگر ارتش نبود و پا به پای پاسدار نبود و پا به پای ملت از امام امت و از ولایت فقیه و اسلام پیروی می کند مبادا بگویند بسیجی چیست و تخصصی ندارد که اگر بسیجی ها و عشایر نبودند و همکاری نمی کردند و با شما مخالفت می کردند شما در همان روز اول شکست می خوردید و مبادا بگویند ولایت فقیه چیست و اخوندها و روحانیت و چه و چه و …… .

که همین آخوندها بنیانگذاران این نهضت بودند و همه را از چنگال طاغوت و ابرقدرتهای ستمگر شرق و غرب نجات دادند و ما را تا به آن حد از استقلال و قدرت و آزادی رسانده اند که مستقیماً  در برابر هر ستمگری می ایستیم و از هیچ قدرتی نمی ترسیم و ولایت فقیه بود که مردم را جمع کرد و این گروه تار و مار شده و وحشت زده را و گم گشته از فرهنگ خویش و قدرت وایمان از دست داده و اسیر چنگال خون آشامان و دژخیمان کفر جهانی ده را به فرهنگ خود بازگرداند و تحت لوای اسلام تشکلشان داد و آنان را از استضعاف بدر آورد و از زیر یوغ ابرقدرتها و ابر ستمگران نجات داد و کشور را نیز و مستضعفین دنیا را انشاالله . نجات خواهد داد .مبادا فریب توطئه دشمنان را بخورید که نمی خورید آنها می خواهند اسلام نباشد آنها میخواهند روحانیت نباشد آنها می خواهند رهبر نباشد و بالاخره آنها می خواهند ولایت فقیه نباشد.

پیام به مادرم:

ای مادر عزیزم بدان مقابل هر قطره شیری که بمن دادی مقابلش خون خواهم داد و با آن قطره خون اسلام عزیز را یاری خواهم کرد . مادرم از تو تشکر میکنم که توانستی مرا چنین فرزندی تربیت کنی که به ارزوهایش برسد مادرم یادت باشد غصه نداشته باشی من هنگام شهید شدن با آب کوثر سیراب می شوم لذا مادرم از خدا بخواه به این راه موفق بشوی و از برادرانم بخواه و آنها را به این راه ارشاد کن و صبر را پیشه کن خدا با توست خداحافظ یادت باشد بر مزار من گریه مکن که عذاب روحی من خواهدشد .

پیام به پدرم :

پدر عزیزم مرا ببخش و آن زحمات جبران ناپذیر تو را از یاد نمی برم و آن دستهای پینه بسته ات را فراموش نخواهم کرد ای پدر مهربانم که چقدر مهربان بودی و چقدر به خدا نزدیک بودی خیلی دلم می خواست تو راببینم اما چون میدانی شهیدان زنده اند به ملاقات شما و تمام خانواده ام خواهم آمد هیچ غصه نداشته باشید و من شما را یاری خواهم نمود تو را هرگز فراموش نمی کنم که روزی می خواستم به جبهه برویم می گفتم پدر خداحافظ گفتی برو به امید خدا .

پیام به برادرانم:

برادران عزیز به شما پیامم این است که راه مرا ادامه داده و تا آنجا که توان دارید به انقلاب جمهوری اسلامی کمک کنید و جنگ را سرلوحه خویش قرار داده و پیرو خط امام و ولایت فقیه باشید که با این کار خداوند تعالی شما را یاری خواهد کرد . و پیامبر اسلام و امام زمان از شما راضی خواهند بود در نماز جمعه ها حتماً شرکت کرده و دوستان خود را دعوت کنید   و در نمازهای خود که همیشه خوانده می شود ه رزمندگان اسلام دعا کنید.

پیام به همسرم:

ای همسرم مرا ببخش و مریم فرزندم را آنطوری که صلاح خداوند است بزرگ کرده و تربیت کن ، همسرم مبادا از خبر شهید شدن من ناراحت شوی انشااله که همچون کوه استوار باشی و صبر را پیشه کنی و همیشه به فکر زندگی کردن آنطوری که خدا راضی باشد آنطوری که زینب و حضرت زهرا(ع) راضی باشد و در روز قیامت شفاعت شما را بکند در اصول زندگی تا آنجا که من مصلحت خدا میدانستم مسائل زندگی را حل میکردم و انشااله که تلاش و کوشش خود را نسبت به خداوند بزرگ خود زیاد کن و الله کمک تو خواهد کرد و مبادا فکر کنی که تنها شدی و فرزند تو تنها شد خداوند بزرگترین پدرهاست و جنگ را فراموش نکنی و خدا را فراموش نکنی . مرا ببخش همسرم امیدوارم که تو همچنان زینب و زهرا(ع) راه آنها را ادامه داده و در نماز جمعه ها شرکت کرده و گوش به حرف امام امت و سایر علمای اهل علم داده و گوش به حرف شایعه پراکنها نداده و در هر نماز خود به رزمندگان اسلام دعا کرده و پیروی از ولایت فقیه کنید .

پیام به دوستان ، آشنایان و فامیلهایم:

ای عزیان ای بازماندگان ای شماهایی که انقلاب را یاری کرده اید،ای مستضعفین ای شماهایی که انقلاب را دوست دارید و برای هر شهیدی که خونش بر زمین می ریزد و ندا می دهد اشک می ریزد ای شماهائیکه روحانیت را دوست دارید و از امام امت و امام زمان پیروی می کنید بدانید که اگر من شهید شدم از بین نرفتم بلکه من به ملاقات شما و خانواده ام خواهم آمد بدانید که ما از ضد انقلاب ضربه های زیادی خورده ایم خوب حواستان را جمع کنید وگوش به حرف شایعه پراکنها ندهید که انشااله نمی دهید و باز هم به جنگ کمک کنید و در نماز جمعه هر هفته شرکت کنید و به گفته های روحانیون و امام جمعه کاشان گوش دهید و کلام امام امت را شایسته بدانید و فته هایش را نکته به نکته رعایت کنید که کلامش کلام پیامبران گرامی است کلامش کلام حضرت مهدی است و بالاخره کلامش کلام الله است انشااله که رعایت می کنید . در پایان از تمامی آشنایان و دوستان و فامیل و پدر و مادر و همسرم میخواهم که بجای عزاداری و گریه ، شادباشید و به شما می گویم از مجالس مجلل خودداری کرده در غیر اینصورت راضی نخواهم بود حتی اگر کلی خواسته باشید بر مزارم گذارید پولش را به جبهه جنگ بدهید .

 والسلام              

انجمن اسلامی نوش آباد