تاریخ تولد: ۱۳۴۷ تاریخ شهادت :۶۵/۱۰/۲۷
محل شهادت:شلمچه مدفن:آران
جهادگر شهید سید جواد سیدیان در سال ۱۳۴۷ در آران به دنیا آمد، پس از گذراندن دوران ابتدایی در نانوایی مشغول به کار شد. از ویژگیهای وی تقوی و پرهیزکاری و ایمان سرشار او بود سرانجام برای ادای دین به اسلام و انقلاب پس ازطی دوره آموزش او در اصفهان به جمع سنگرسازان بی سنگر در جبهه های جنوب پیوست رزمندگان شرکت کننده در عملیات کربلای ۵ هرگز دلاورمردی و حماسه افرینی او را از یاد نبردند وی سرانجام یک روز بعد از شهادت برادرش از ناحیه قلب مورد هدف دشمن قرار گرفت و خون سرخش خاک گرم خوزستانرا گلگون ساخت در تاریخ ۶۵/۱۰/۲۷ در منطقه شلمچه به فیض شهادت نائل آمد.
شهید سیدیان از زبان خبرنگار مهندسی رزمی جنگ حاج موسی کیخا:
روز ۶۵/۱۰/۲۶ همچنان شلمچه آتشفشان بود و من به دلایلی از موقعیت شهید صفایی لشکر مهندسی رزمی استان اصفهان به موقعیت مهدی این لشکر که به بنه تاکتیکی معروف بود رفتم، در این موقعیت رانندگان لدر و بولدوزر توسط حاج حسین نوری فرمانده مهندسی رزمی لشکر تجهیز می شدند و توسط فرمانده عملیات مهندسی خط مقدم ، آقای حاج مهدی گلی برای احداث خاکریز رزمندگان به خط مقدم اعزام می شدند .بر اثر آتشباری سنگین نیروهای بعثی عراق تلفات ما زیاد شده بود ، وقتی من به موقعیت مهدی رسیدیم ، برادر ایثارگرمان حسین ذهتاب ، حاج اکبر ذهتاب و چند نفر دیگر از برادران مرا به یک سنگر بردند و گفتند که برادر سنگرساز ما سید محمود سیدیان که در لشکر امام حسین (ع) رزمنده بودند شهید شده ، فردا احتمالا در شهرستان آران وبیدگل تشییع می شود ، ماجرات نداریم به سید جواد بگوییم برادرت شهید شده شما که میروی با او مصاحبه کنی خبر را به او بده تا برای مراسم خاکسپاری خود را به کاشان برساند . من در سنگر دیگری با سید جواد سیدیان که یکی از رانندگان شیردل لدر و بولدزر شلمچه بود در دو نوار صوتی مصاحبه کردم. اما او چنان از پدر ، مادر ، برادر و دیگر عزیزانش حرف میزد که من نتوانستم خبر شهادت برادرش را به او برسانم . وقتی از سنگر بیرون آمدم بی اختیار اشک از چشمانم سرازیر بود خورشید به غروب خود نزدیک میشد و من در جواب ذهتاب گفتم : من نتوانستم خبر شهادت سید محمود را به برادرش بدهم ولی من همین موقعیت میمانم و فردا به او خبر میدهم. گرچه قرار بود سید جواد آن شب استراحت کند ولی به خاطر کمبود نیرو همان شب او را هم برای زدن خاکریز به خط فرستادند و روز بعد سید جواد نیز به برادرش یا بهتر بگویم برادرانش پیوست و دو روز بعد جنازه دو برادر با تعدادی دیگر از شهدای عملیات کربلای ۵ در شهرستان شهید پرور آران و بیدگل تشییع شد و در جوار حرم مطهر هلال ابن علی به خاک سپرده شد .
من بعد از شهادت این دو برادر گاهی اوقات به مزار آنها میرفتم و مشاهده میکردم پدر شهیدان سیدیان مابین آرامگاه سرو قامتان خود ایستاده و به عکسشان خیره شده است.تا اینکه خود نیز به جوانانش پیوست.
به راستی که خون شهدای ما ادامه خون شهیدان کربلاست.